جدول جو
جدول جو

معنی نفت سیه - جستجوی لغت در جدول جو

نفت سیه(نَ تِ یَهْ)
نفت سیاه. رجوع به نفت سیاه و نفط سیاه شود:
گرچه در نفت سیه چهره توان دید ولیک
آن نکوتر که در آیینۀ بیضا بینند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سفره ای که هنگام تحویل سال نو می اندازند و در آن هفت قسم خوردنی که حرف اول اسم آن ها سین باشد از قبیل سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سبزی می گذارند و از آن به سلامتی و سعادت و سرسبزی تفال می زنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفت خیز
تصویر نفت خیز
زمینی که دارای معدن نفت باشد و از آن نفت بیرون آید
فرهنگ فارسی عمید
(نَ کَ تَ)
قصبه ای از بخش سومار شهرستان قصرشیرین، در نزدیکی مرز ایران و عراق واقع است. اهمیت این قصبه به مناسبت حلقه های متعدد چاه نفت است که دراطراف آن حفر شده است و از آنها نفت استخراج می شود. این نفت به وسیلۀ لوله از طریق سرپل ذهاب، پاطاق و شاه آباد به پالایشگاه کرمانشاه منتقل می شود و چون محل پالایشگاه در حدود یکهزارمتر از نفت شاه مرتفعتر است این نفت با فشار چهار تلمبۀ قوی که به ترتیب در نفت شاه و سرپل ذهاب، در ابتدای سربالائی پاطاق و در 6هزارگزی مغرب شاه آباد نصب شده است به محل تصفیه می رسد. اراضی نفت شاه شوره زار است و آب رود خانه کنارآبادی نیز تلخ و شور است و آب آشامیدنی اهالی و کارگران نفت شاه از رود خانه کنگیر سومار که در فاصله 24هزارگزی جنوب شرقی قصبه جریان دارد تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(نَ سی یَ)
نام یکی از فرق شیعه است، که منسوبند به نفیس غلام محمد بن امام علی النقی و معتقدند که امام زاده محمد برادر امام حسن عسکری و پسر امام علی النقی در حقیقت با پدرش امامت داشته تا در حین وفات سلاح و علوم و کتب و تمامی ودایع امامت را که محتاج الیه امت است به غلام نفیس نام خود که امین و موثق اوبوده است سپرده و وصیت نمود که بعد از وفات او به برادرش جعفر تسلیم نماید، نفیس نیز به وصیت عمل کرد وامامت به جعفر رسید. (از ریحانه الادب ج 4 ص 225)
لغت نامه دهخدا
مناطق نفت خیز، جاهائی که معدن نفت دارد. که چاه نفت دارد. که در آنجا نفت استخراج کنند
لغت نامه دهخدا
(نَ)
قصبۀ مرکزی دهستان نفت سفید بخش هفتگل شهرستان اهواز است. در مغرب هفتگل در ناحیۀ کوهستانی گرمسیری واقع است و 1500 تن سکنه دارد. آبش از لوله کشی شرکت نفت تأمین می شود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و کارگری شرکت نفت است. در این قصبه معدن نفت و گچ وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(نَ تِ سِ)
مایعی شفاف و سبک که به آسانی محترق می گردد و آن را از تقطیرنفت سیاه به دست می آورند. (ناظم الاطباء) ، صمغ صنوبر که در چراغ سوزند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ سِ)
یکی از دهستانهای بخش هفتگل شهرستان اهواز است، از شمال محدود است به دهستان مکاوند، از مشرق به دهستان حومه، از جنوب و مغرب به بخش رامهرمز. این دهستان از 8 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 3000 نفر است. قراء مهم آن عبارت است از: دره محک، گزین، چمن لاله. مرکز دهستان قصبۀ نفت سفید است، آب دهستان از چشمه تأمین می شود. محصول عمده اش غلات و شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری است. در این دهستان چاه های نفت حفر شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
که با نفت سوزد. که با نفت بسوزد و مشتعل شود و حرارت دهد: بخاری نفت سوز
لغت نامه دهخدا
(نَ طِ)
نفت سیاه. رجوع به نفت سیاه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ چِ)
یکی از پاسگاههای مرزبانی ایران است در مرز ایران و شوروی در دشت گرگان. چشمۀ مشهور چاله نفت در این محل است. رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 شود
لغت نامه دهخدا
(نَ طِ یَهْ)
رجوع به نفت سیه شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
از مشهورترین مراسم نوروز آراستن است، وآن گرد آوردن هفت چیز است که نام آنها با حرف ’س’ آغاز گردد. معمولاً بین اشیاء ذیل: سیب، سیاهدانه، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سبزه (دانه های گندم و امثال آن که قبلاً در بشقابی کاشته و سبز کرده اند) ، سبزی، سمنو، هفت چیز را انتخاب می کنند. سنت مزبور بسیار کهن به نظر میرسد. در گیلان خوانچۀ هفت سین در جشن عروسی نیز مرسوم است. (از رسالۀ ’شمارۀ هفت و هفت پیکر نظامی’ تألیف محمد معین). هفت قسم سبزه بوده که بر هفت استوانه در کنار خانه به نوروز سبز میکردند. (آثارالباقیه ترجمه فارسی ص 245). و ازاین رو معلوم میشود هفت سین، هفت سبزی یا هفت سبزه است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ تِ)
نفت تصفیه نشده. باقی ماندۀ نفت طبیعی پس از استخراج بعضی از مشتقات از آن مانند نفت سفید، بنزین و غیره:
شتروار سیصد ز نفت سیاه
بیارند بر بارها تا دو ماه.
فردوسی.
از آتش برافروخت نفت سیاه
بجنبید از آن کآهنین بد سپاه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
ازمشهورترین مراسم جشن نوروز نزدایرانیان آراستن هفت سین است وآن گردآوردن هفت چیز است که نام آنهابا حرف (س) آغازمیگردد. معمولا بین اشیا ذیل: سیب سیاهدانه سنجد سماق سیر سرکه سبزه (مراددانه های گندم وامثال آنست که قبلا دربشقابی یا کاسه ای کاشته وسبزکرده اند) سبزی سمنو هفت چیز را انتخاب کنند (غالبا سنجد سپستان سبزی سمنو سماق سرکه سیب) وقبل ازتحویل سال درسفره ای میگذارند (درگیلان خوانچه هفت سین درجشن عروسی نیزمرسوم است)، توضیح این سنت بسیارکهن بنظر میرسد. دررساله (نوروز) تالیف عمادالدین محمودشیرازی طبیب آمده: (وهفت سین که درنوروز خوردن آن سنت است: این است: هفت سلام (دراینجاهفت آیه قرآن راکه به (سلام) آغازشود نقل کرده امکان دارد که هفت سین (7 س) اشاره به هفت سینا (هفت مقدس) باشد (نظر آقای پورداود)، خودسفره مزبور رابامحتویات آن نیز هفت سین گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفت خیز
تصویر نفت خیز
جایی که از آن نفت بیرون آید: منطقه نفت خیز هفتگل
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه با نفت سوزد آنچه با نفت مشتعل شود: بخاری نفت سوز چراغ نفت سوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفسیه
تصویر نفسیه
نفسیه در فارسی مونث نفسی روانی مونث نفسی، جمع نفسیات
فرهنگ لغت هوشیار
سفره ای که ایرانیان هنگام تحویل سال نو می اندازند و در آن هفت نوع محصول که با حرف «س» شروع می شود می چینند
فرهنگ فارسی معین